صدایی سکوت دشت را می پیماید
صدایی یکنواخت
با ریتمی دلهره آور
چشم تمام درختانی که در سوگ تنهاییشان نشسته اند
دوباره سرشار از اضطراب شده است
سرشار از اضطراب اتفاقی ناگوار
اتفاقی که سالهاست ترس رویارویی با آن خواب را از چشمان خسته آنها ربوده
همه شب کابوس صدای خش خش حاصل از قدمهایش
صفحه ی سفید خاطرشان را خط خطی می کند
خطی سیاه
سیاه تر از شبهای تنهاییشان
ولی خوب می دانند گریزی نیست و در انتظارند
منتظر مرگ آرزوهایشان
و اکنون نظاره گر حرکت دست تبر زن هستند که آمده تا
کابوس یکی از آنها را به حقیقت تبدیل کند
حرکت نرم دست تبر زن و درختی که آرام آرام در مقابل
رقص دست او زانو می زند و با سکوتی که همیشه او را مونس بوده وداع می کند .
آن درختان تنها ,
همگی داشتند به فردای خود و مرگشان نگاه می کردند .
سلام عزیز
زندگی همه ما انسانها مثل همان درختهاست ... بالاخره روزی میرسه که دست اجل، تیشه بر تنه ما میزنه و این انتظار تلخ بالاخره روزی به پایان میرسه...
چه خوبه که با دل آرام و چشم سیر منتظر رسیدن اون روز بشیم/
شاد باشی
سلام .خوشحالم از اینکه به طور اتفاقی وبلاگتون رو دیدم .خیلی زحمت کشیدید .موفق باشید .به من هم سر بزنید .
سلام .باعث افتخاره .من لینک شما رو گذاشتم .
یه سری هم به من بزنید .مطمئنم بهتون بد نمی گذره .[لبخند]
salam weblage ghashangi dari man mikhastam age mishe ba ham tabadole link konim chon be nafe joftemoone amare bazdidemoon mire bala pas linke mano bezar be man khabar bede manam mizaram ok mer30 felan bye
بگذار تا تا از انحنای قامتت بالا روم.
یا نه، بگذار تا از سپیدیش سیراب شوم.
یا نه، بگذار تا دست در گیسوانت برم و ببویمشان.
یا نه، بگذار تا قاصد سرخگونم را میهمان لبانت کنم.
یا نه، بگذار...
اصلا نه، هیچکدام، هیچیک!
فقط بگذار کمان ابرویت را تماشا کنم.
این را که دیگر نمیتوانی از من دریغ کنی نازنین؟
سلام. وبلاگ بسیار زیبا با محتوایی درخور آن داری. از اینکه به وبلاگ من سرزدی ممنون. لینکتو توی وبلاگم می ذارم. موفق و موید باشی.
سلام
چطوری داش حمید رضا
وبلاگت مثل همیشه عالیه مطلب زیبایی هم بود
انگار یادت رفته یک رفیقی هم این اطراف داری
باشه
منتظرم
یا علی