در خانه حوصله ات سر رفته است . بیرون باران در حال باریدن است . از پنجره به باغچه حیاط
می نگری که به خاطر بارش بارانی بسیار ملایم جانی تازه گرفته است .چقدر زیباست باران.
سریع لباسی به تن می کنی و از خانه خارج می شوی تا زیر باران که همه چیز را زیبا کرده
قدم بزنی تا شاید از این بی حوصلگی خارج شوی . وقتی از خانه خارج می شوی آدم های
زیادی را می بینی که در حال گذر از پیاده رو هستند . بعضی ها در حال دویدن هستند تا
کمتر خیس شوند .ولی تو آمده ای تا خیس شوی ! بعضی ها هم سرشان را پائین گرفته اند
و در حالی که به آرامی راه می روند سعی میکنند تا گردنشان را به داخل یقه ی لباسشان
فرو ببرند . از کنار آدمهای مختلف بدون این که کوچکترین توجهی به تو کنند می گذری . باران
همچنان در حال باریدن است . صدای رعد و برق شدیدی به گوش می رسد و ناگهان شدت
باران بیشتر می شود و تو را مجبور می کند تا در جلوی مغازه ای که سقفی بر آمده دارد
پناه بگیری . آنجا چند نفری پناه گرفته اند و با شدت باران به تعدادشان نیز اضافه می شود.
تو که دیگر آن بی حوصلگی و کسالت از تنت رفته با یکی دو تا از مردمی که در کنار تو
ایستاده اند شروع به صحبت می کنی . و یا آنها هم منتظر صحبت کردن تو بودند تا با رویی
باز از صحبت های تو پذیرایی کنند و چند دقیقه ای به گرمی با هم صحبت می کنید . باران
آرام و آرام تر می شود تا این که بند می آید. هر کدام از آن افراد راه خود را پیش می گیرند و
می روند و تو نیز راهی خانه می شوی . زمانی که به خانه می رسی و در حیاط را باز
می کنی آفتابی با نور ملایم از میان شاخ و برگ در ختان حیاط خانه , صورتت را می نوازد و
تو حتی آن بی حوصلگی قبل از باران و نیز آن عابران در حال گذر و افرادی را که به طور
اتفاقی با آنها صحبت کرده ای را به یاد نمی اوری .
نمی دونم آخرین پناه برای شما چی یا کی بود .شاید اون کسی که وقتی باران می امد
و تو از کنارش با بی تفاوتی گذشتی و شاید ان کسی که مانند تو به آرامی زیر باران راه
می رفت و شاید هم آن کسی که با او مشغول صحبت شدی . هر چی که بود اکنون این
مهم هست که تو دیگر هیچ کدام از ان افراد رو به یاد نمی آوری . آخرین پناه هم یک مسافر
بود . مسافری عاشق باران .و امروز آخرین پناه به آخر راه رسیده است . امروز او مانند ان
عابران زیر باران از یاد تو خواهد رفت تا شاید روزی در بارانی دیگر ...
از تمام دوستانی که در این مدت به کلبه من آمدند و پای صحبتهای من نشستند متشکرم .
حق نگهدارتان .